و خدا او را به ما می رساند همانطور که تو را به من رسانید!
1. گفتم: «بدون تو نمیتونم برم». گفتی: «پس عاشق نیستی». سکوت کردم. عشق برایم واژه غریبی است و از آن غریبتر تنهایی است، عاشقِ بیهمراه است. نه. قرارمان این نبود. همیشه در این عاشقی من "ما" بودم نه "من"! ما هر دو عاشق بودیم نه من. قرارمان دوتایی بود. با هم دعا کردیم و برای هم. حالا من...تنها...بدون رفیق...
2. پای اتوبوس آمد بدرقه ام. تا چشمانم به خودشان بجنبند، خداحافظی کرد و رفت و نگذاشت هوایشان بارانی شود. صداها که خوابید و بچهها که آرام گرفتند درد نبودنت شروع شد. همانجا که کناردستیم بالشتک بادیش را باد کرد و گذاشت دور گردنش و خوابید. یک خواب طولانی. آنجا بود که جای خالی سرت روی شانهام سنگینی کرد. نبودی که سرت را بگذاری روی شانهام و من سرم را بگذارم روی سرت و آنقدر پچ پچ کنیم که خوابمان ببرد.
3. کاروان همان بود و آدمها و قانونهایشان همان. تأکید کردند کسی تنها حرکت نکند. قصد تخطی نداشتم اما نشد. قدمهایم به دنبال قدمهای «میم» و «حا» نمیرفت. پارسال فقط دو ساعت جدا شدیم. یادت هست؟ چقدر ترسیده بودم از تنهایی خودم و از تنهایی تو. و امسال نه ترسی بود نه اضطرابی. حتی تلاشی بر دو تا شدن نمیکردم... و روز آخر سادات جای قدمهای تو را پرکرد. در مخیلهام هم نمیگنجید او همراهم شود، یا بهتر بگویم، من همراه او شوم. بعدها فهمیدم هر قدمش را به نیت یک شهید برداشته است و راستش را بخواهی امیدم به قدمهای روزهای آخر این سفر است و آن قدمهایی که لابهلای قدمهای او پیچیدند. همان قدم هایی که من اختیاری در انتخابشان نداشتم.
4. یادت میآید صبح روز دوم پیاده روی، همان موقع که نگذاشتند به «میم» و «حا» برسم برایت نوشتم: «نمیدونم چه حکمتی داره! امسال قسمت شده تنها حرکت کنم»
و تو مثل همیشه آرام و صبور برایم نوشتی: «از تنهایی با خدا استفاده کن...مسیر پیادهروی حکم مسیر زندگی رو داره. گاهی از اینکه تنهایی و همزبون نداری خسته میشی. گاهی از اینکه آدمها رو جفت جفت میبینی غمگین میشی...گاهی از اینکه نکنه تنهایی برات تو جمعیت اتفاقی بیافته نگران میشی... اما با همه این ناراحتیها اونقدر هدفت برات مهمه که بدون همسفر هم خسته نمیشی و پاهات سست نمیشه».
راست گفتی رفیق، مسیر پیادهروی حکم مسیر زندگی رو داره.
گاهی که خیلی زندگی بهم فشار میاره
این آیه رو چند بار بلند برای خودم میخونم تا بالاخره اشکم میاد یا دلم میلرزه
تقشعر منه جلودلهم
قرص آرام بخش
خیلی پست خوبی بود
مسیر زندگی