استفاضه

سلام :)

استفاضه

سلام :)

استفاضه یعنی طلب خیر کردن، یعنی عطا خواستن
و دنیا محل استفاضه است نه استفاده (حتی دنیای مجازی)


* اَللَّهُمَّ اخْتِمْ لَنا بِالَّتى هِىَ اَحْمَدُ عاقِبَةً *


میخواهم باز هم تلاش کنم جوری بنویسم که نوشته هایم حالم را (و حالتان را ) خوب کند :))

*******************************


نوشتن زیستن دوباره ی لحظات زندگی است.
لحظه نوشتن لحظه عمیقتر زیستن لحظه لحظه های زندگی است.

مصداق یک مرد

يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۵۳ ق.ظ

دو سال پیش, شب اربعین بود. گفتن شلوغه, ازدحام جمعیته, تنتون میخوره به تن مردها، «خانمها از هتل خارج نشین». اما گوشمون بدهکار نبود. این همه راه نیومده بودیم که حالا بشینیم توی خونه.

پنج نفر شدیم و زدیم بیرون. سادات افتاد جلو و ما پشتش راه افتادیم. گاهی فکر و ذکرمون نفر آخر بود گاهی من. تا نزدیک تفتیش آخر رفته بودیم و خوشحال بودیم که ننشستیم توی خونه. تا اینکه یهو موج جمعیت دورمون رو گرفت. سیل مردهایی بود که یا ما رو نمیدیدن و مثل بولدوزر راهشون رو ادامه میدادن تا اینکه یکیمون بهشون بگه «هی آقا! مراعات کنین. خانمها اینجان»، یا میدیدن و زیر لب غرولند میکردن که «اینجا چه جای زنهاست؟!»

عربها خودشون رو میکشیدن کنار که به خانمها برخورد نکنن. گاهی هم سادات به عربی چیزی بهشون میگفت که گمونم عربی همون «هی آقا! مراعات کنین. خانمها اینجان» بود. ایرانی ها هم مثل اینکه اساساً برخورد نکردن با جنس مخالف رو بر عهده نسوان میدونستن. دیگه داشت از فرط عصبانیت و ناراحتی گریه ام میگرفت و مفاتیح توی دستم شده بود مانع و سلاح محافظتی، که یه مرد بین اون همه "مرد" پیدا شد. اتفاقا مرد ظریف جثه ای بود. نه قد بلندی داشت نه هیکل تنومندی اما برخلاف مردهای اون شب همسرش رو تو خونه نذاشته بود. همون یک مرد بود که نجاتمون داد. اون جلو راه افتاد و ما پشت سر همسرش به صف شدیم و بعد از چند دقیقه دیدیم که از معرکه به سلامت دراومدیم.

تصویر مبهمی از چهره اون مرد توی ذهنم هست اما منشش خوب یادمه؛ عباس وار بود. اون مرد از اون روز برام شد مصداقی از یک مرد.

 

*همین شب جمعه تو خیابونهای پشت حرم سید الکریم راه میرفتیم. خیلی شلوغ بود. مسلمیه بود و هیئت ها یکی یکی موج میشدن و فرود میومدن. شلوغ بود. نمیشد شانه به شانه راه بریم. اون افتاد جلو و من پشت سرش راه افتادم. تا اینکه به خودم اومدم و دیدم داره یکی یکی مردهای هیکلی هیئتی رو میزنه کنار که من راحت رد بشم. یاد اون مرد افتادم، نزدیک حرم سید الشهدا.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۱
مریم ثالث

اربعین

الحمدلله

نظرات  (۶)

۲۱ شهریور ۹۵ ، ۰۶:۴۴ کمی خلوت گزیده!
عزیزم... :)
انقدر بدم میاد از زنایی که به غیرت مرد غر و لند میکنن...
مرد بی غیرت نمیتونه حمایت کنه از زنش...
پاسخ:
کلا آدمهای غرغرو غیرقابل تحملن چه مرد چه زن
منتها نمیدونم چرا زنها در این خصوص فعالترن؛)
۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۴۲ پلڪــــ شیشـہ اے
لبخند پهن ..

پاسخ:
ایشالله همیشه لبتون خندون باشه :)
۲۱ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۲۴ پلڪــــ شیشـہ اے
ان شاء الله به دعای شما خوبان.
ممنون.
پاسخ:
اختیار دارین :)
ان شاالله
سلام

این مسئله ی عبور و مرور تو این جور مکان ها واقعا دردسری هست و نمیشه کاری هم کرد باید خود مردم رعایت کنند. حالا شما از اون طرف گفتید ولی ما اینجا برعکسش رو زیاد دیدیم و می بینیم. خیلی از خانم ها متاسفانه اصلا مراعات نمی کنند انگار سند شش دنگ پیاده رو و اتوبوس و مترو و صحن و ... رو دارند یک جوری راه میرن انگار فقط خودشون تو این عالم حضور دارند و هیچ کس دیگه ای نیست و انتظار دارن به هر سمتی میرن دیگران اطرافشون رو خالی کنند که به کسی نخورن. در این حد!! قسمت مردانه رو هم که اصلا مردانه نمی دونند دیگه خانوادگی به حساب میارن ولی خدا نیاره یک مرد جرات کنه بره قسمت زنانه...
بگذریم خیلی دلمون پره حرف بزنیم تموم نمیشه

خدا حفظ تون(خودتون و همسرتون) کنه ان شاءالله
عیدتون مبارک
پاسخ:
سلام

خب مثل اینکه آقایون هم دلشون پره. بله هر کس خودش مراعات کنه اینطوری نمیشه

سلامت باشین. خیلی ممنون
عید شما هم مبارک
سلام
عیدتون مبارک :)

+اصلا آدم حال میکنه همچین مردای با غیرتی میبینه،تشیع شهدا غواصم یه بنده خدایی بود که با مردای دیگه حایل شده بودن واسه خانم ها گرفتاری پیش نیاد و تنه شون نخوره به مردا، بعد واقعا شرایط غیر قابل کنترلی بود، یه بنده خدا رگاش زده بود بیرون داد و هوار میکرد به مردا که فلان شده ها اینجا زنه جون ناموست اینطرف نیا و اینا،جالب بود برام.انگار کمن اینجور افراد
++تشیع شهدای غواص جمعیت زیادی اومده بود و خاطره خوبی ندارم از شلوغی جمعیت و از رفتنم پشیمون شدم تقریبا
حالا نظر شخصیم اینه که خانم ها واسه اربعین نباید برن حرم همون روز
حضور در کربلا و رفتن به قصد و نیت اربعین به کربلا کافیه
چون غیر قابل جلوگیریه این برخوردای آزار دهنده
مگه اینکه تدبیر دیگه ای بشه که فکر نکنم بشه!
من حتی پیاده روی اربعین رو برا برخی خانم ها اشتباه میدونم با عرض معذرت” ان شا,الله برداشت ناجور نشه از حرفم و اینکه رنج اهل بیت حالیم نیست و ...“
اگه روزی بطلبن واسه اربعین، اون روز حرم نمیرم واسه زیارت
وقتی واسه یه بازار رفتن خانم ها حدیث و روایت داریم که اگه تنه زن به مرد بخوره فلان جور میشه و نهی کردن حتما ایمه خوششون نمیاد برا زیرت خودشون تنه بخورن زنا!
ان شا,الله به زودی قسمت تون بشه
پاسخ:
سلام سائل جاان
عید شمام مبارک

آره الان که گفتی یادم اومد تشییع آیت الله بهجت توی قم هم چندتا جوانمرد حائل شدن که کسی به دسته خانمها برخورد نکنه

والا من خیلی موافق نیستم که خانمها نباید برن. درسته که این برخوردها گاهی ثابل پیش بینی هستن اما اگر این مردهایی که مراعات میکنن تعدادشون برابر با تعداد مردهای حاضر در صحنه بشه مشکلی پیش نمیاد. من اونجایی رو میگم که مردی میتونه دو قدم اون طرفتر راه بره و به خانمی برخورد نکنه اما اصرار داره مستقیم حرکت کنه حالا هرکی بود بود. .. اما حرف شما رو هم تا حدودی قبول دارم دیگه خانمها هم نباید خودشون رو بندازن تو دل جمعیت و انتظار داشته باشن کسی بهشون برخورد نکنه.

یادش بخیر اون شب فکروذکرمون در گوشم گفت متوسل شو به امام زمان تو جمعیت ...


ان شالله قسمت همه بشه همین امسال تو حرم ببینمت :)
"" ایرانی ها هم مثل اینکه اساساً برخورد نکردن با جنس مخالف رو بر عهده نسوان میدونستن...""
+ یه لبخند تلخ...

غیرت داریم تا غیرت.
غیرتی که زن رو به یک عروسک نمایشی بی دست و پا تقلیل بده، یا کنج خونه اسیر کنه، یا بی قبول هیچ زحمتی و با هر بهانهء ساده ای از موقعیت های رشد حذفش کنه...
یا غیرتی که زن رو یک انسانی مثل خودش ببینه و او رو همراه خودش در هر موقعیت رشدی بالا بکشه...
پاسخ:
چقدر کامنتتون چسبید

ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی