استفاضه

سلام :)

استفاضه

سلام :)

استفاضه یعنی طلب خیر کردن، یعنی عطا خواستن
و دنیا محل استفاضه است نه استفاده (حتی دنیای مجازی)


* اَللَّهُمَّ اخْتِمْ لَنا بِالَّتى هِىَ اَحْمَدُ عاقِبَةً *


میخواهم باز هم تلاش کنم جوری بنویسم که نوشته هایم حالم را (و حالتان را ) خوب کند :))

*******************************


نوشتن زیستن دوباره ی لحظات زندگی است.
لحظه نوشتن لحظه عمیقتر زیستن لحظه لحظه های زندگی است.

دلم میخواست تمام این کارهای به ظاهر فرهنگی را رها کنم و بروم بنشینم مثل امروز صبح، در بانکی بیمارستانی جایی و فقط و فقط منتظر بمانم پیرزنی پیدا شود و بگوید: «مادر این فرم رو برام پر میکنی»؟ و من با کمال میل و با لبخند و با قندِ در دل آب شده کارش را راه بیاندازم و کمکش کنم و بعد چشمان غبارگرفته مهربانش را از لابه لای چروک های صورتش پیدا کنم و منت دعای زیر لبش را به جان بخرم و ... و او برود و من دوباره بنشینم منتظر مشتری بعدی!

۱۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۲۱
مریم ثالث

تو جلسه بودیم. ملت داشتن درباره فضای مجازی صحبت میکردن و اینکه باید راهبردهای موسسه به سمت شبکه های مجازی کشیده بشه. تو همین بحث ها بودیم که یه بنده خدایی وسط حرف هاش گفت: "قدیمها وبلاگنویسی بود یه عده بیکار مینوشتن یه عده بیکار دیگه هم میخوندن!" :))

۲۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۰
مریم ثالث

 او اتوبان را به خیابان های شلوغ شهر ترجیح میدهد، حتی اگر راهش دورتر شود. میترسد ماشین مدل بالای عزیزش خط و خوطی بیافتد. همیشه او را شماتت میکردم، البته بیشتر در دل، که تو سوار ماشینت نیستی ماشینت سوار توست.


من آفتاب بعد از ظهر برایم مطلوب بود اما ناگهان راهم را کج کردم به سمت پیاده روی مقابل که آفتاب چادر عزیز کربلایی ام را بور نکند! 



۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۳۶
مریم ثالث

1. یک کانال تلگرامی پرطرفدار روشنفکری، کاملاً تصادفی (!) همزمان با میلاد امام زمان شبهه افکنی می‌کند که میلاد او سندیت تاریخی ندارد و اساساً اعتقاد به امام زمان ضروری دین نیست!


2. آن یکی تعریف می‌کرد چند ماه پیش خواستگار تحصیل‌کرده خانواده‌دار خوش‌اخلاق پولداری که از قضا اهل نماز و روزه و خمس هم بوده را رد کرده است. تعریف می‌کرد دیگران دعوایش کرده‌اند که چرا چنین کرده است. تعریف می‌کرد نتوانسته دلیل رد کردنش را به نزدیکانش بگوید. یواشکی تعریف می‌کرد پسر علناً فیلم‌های نامناسب می‌دیده و ظاهراً قصدی بر ترک آن نداشته است. و با خجالت آهسته تر تعریف می‌کرد از آن بدتر اعتقادی به امام زمان هم نداشته است!


3. این یکی تعریف می‌کرد همیشه حجابش کامل بوده و دلیلی برای چادری شدن نمی‌دیده است. تعریف می‌کرد روزی یکی از پسرهای همکلاسیش سندیت مسجد جمکران را زیر سوال می‌برد و همه چیز را به مسخره می‌گیرد. تعریف می‌کرد یک لحظه به خودش آمده و دیده اگر آقا ظهور کنند قطعاً به احترام ایشان چادر سر می‌کند همانطور که به احترام حضرت معصومه و امام رضا در حریمشان چادری است. تعریف می‌کرد چادر نپوشیدنش با اعتقاد به حضور او منافات داشته. تعریف می‌کرد عدو شده است سبب خیر. تعریف می‌کرد از آن به بعد چادری شده است.

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۷
مریم ثالث

طبق آخرین آزمایشات انجام شده ماهی های قرمز می توانند موز و فلافل هم بخورند!

:))

۱۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۵۶
مریم ثالث