استفاضه

سلام :)

استفاضه

سلام :)

استفاضه یعنی طلب خیر کردن، یعنی عطا خواستن
و دنیا محل استفاضه است نه استفاده (حتی دنیای مجازی)


* اَللَّهُمَّ اخْتِمْ لَنا بِالَّتى هِىَ اَحْمَدُ عاقِبَةً *


میخواهم باز هم تلاش کنم جوری بنویسم که نوشته هایم حالم را (و حالتان را ) خوب کند :))

*******************************


نوشتن زیستن دوباره ی لحظات زندگی است.
لحظه نوشتن لحظه عمیقتر زیستن لحظه لحظه های زندگی است.

ترسم از سایه خویش آمد و هنگام درو!

دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۵ ب.ظ

یک آی پی مشکوک چندبار «استفاضه» را باز می کند. آی پی یکی دو وبلاگ دیگری که گاهی آنجا مینویسم را هم چک میکنم. آی پی مشکوک آنجا هم هست! مطمئن میشوم لو رفته ایم! تمام احتمالات را بررسی میکنم. تمام راه حل ها را. و نیز تمام فرصت ها و تهدیدها و چالش ها و...

و باز هم این سوال قدیمی داغ میشود که آیا اینگونه وبلاگ نویسی درست است یا نه؟ همین که فکر تعطیلی وبلاگ و حداقل تغییر آدرس غلبه پیدا میکند بر بی خیالی و دل به دریا زدن، بعد از چند ساعت میفهمم آی پی مشکوک آی پی خودم بوده است!


یکی نیست بگه: «نمیخوای کسی پیدات کنه مگه مجبوری وبلاگ بنویسی؟»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۱۳
مریم ثالث

نظرات  (۱۴)

۱۳ مهر ۹۴ ، ۲۰:۲۸ سیده زهرا میم
 یک آی پی مشکوک ((:
مریم ثانی اسم و فامیل واقعیتون هست ؟ خب با یه اسم مستعار بنویسید (:
پاسخ:
خیلی ضایع است آدم به خودش مشکوک باشه؟! :))

به قول بچه ها تابلوتر از اونی هستم که با اسم مستعار شناخته نشم!
:)
۱۳ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۸ پاک باخته
:))))
پاسخ:
:))
۱۳ مهر ۹۴ ، ۲۱:۱۲ کمی خلوت گزیده!
خخخخخخ
عالییییییی!
پاسخ:
مخلصیم!
جالبه که سوتی هاتو میای مینویسی تا همه با هم بخندیم :)
پاسخ:
الغرض همینه اصلاً شما بخندین :))

الان میشه گفت تا باشه از این سوتی ها
۱۳ مهر ۹۴ ، ۲۳:۰۵ نسیم بهشت
سلام
صرفا به عنوان یه وبلاگ خون مریض عرض می کنم:
علی الاصول اگه وبلاگی می نویسید
و اگه وبلاگتون خواننده ای غیر از خودتون و چند نفر فامیل و آشنای خیلی نزدیک داره
نباید بعید باشه که وبلاگتون پیدا بشه
و خونده بشه
اونم تو این دنیای اینترنتی کوچیک که همه جاش به همه جاش راه داره.

تجربه کردم که می گم. کم نبودن آدمای آشنا و غریبه ای که نمی خواستن خونده بشن وشناخته بشن و خونده شدن و شناخته شدن.
حیف که اون قدر عمرمونو تلف کردیم تو وبلاگ گردی... :-)
پاسخ:
سلام

آره منم واقعا قبول دارم این دنیای کوچیکیه و خودم تجربه کردم که آدمهایی اینجا رو پیدا کردن. البته آدم حسابی بودن و خودشون رو معرفی کردن. درست ندونستن من رو بشناسن درحالی که من اونها رو نمیشناسم.

استادی میگفت حضور در دنیای مجازی مثل حمام کردن در وسط یک استادیوم ورزشی است! همونقدر دیده میشی
راست میگن. شاید اگر نمیخوام کسی چیزی بخونه نباید بنویسمش منتها اینطوری ممکنه هیچ وقت چیزی ننویسم!


راستی به نظرم خیلی وبلاگ خوبی دارین.اونجا چه خبراییه! «اینجا چه خبره؟» هیچی
 ممنون از کامنتتون.
سلام!
داشت خیلی جنایی می شد ولی پایانش غافلگیر کننده بود خوشبختانه! :)

مریم من حتا مدتها فکرم مشغول این سوال هست که وقتی آشنایی با اسم مستعار داره یه جا می نویسه و نخواسته که آدرس وبلاگش رو به دیگران بده و تو پیداش کردی حق داری وبلاگش رو بخونی یا نه؟؟! اینجور موارد کم نیستن
از طرفی می گم اگه نمی خواست دیگران بخونن نمی نوشت تو فضای عمومی و مسئولیتش با خودشه، از طرفی می گم خب طفلی لابد نمی خواسته من بخونم که آدرسش رو نداده بهم :/
پاسخ:
سلام زهرا

اره منم فکر میکنم اگر کسی داره با نام مستعار مینویسه و خودش جایی لینک وبلاگش رو نمیذاره که تبلیغ بشه یعنی نمیخواد آدمهای آشنا وبلاگش رو بخونن.
منتها مساله اینه که خیلی سخته انتظار داشته باشیم کسی چنین کاری بکنه و تا فهمید نویسنده آشناست دیگه نخونه اما به نظرم راه حل اخلاقیش اینه که خواننده به نویسنده اعلام حضور کنه و این نویسنده است که تصمیم میگیره چجور به نوشتنش ادامه بده یا اصلا نده.
سلام
دنیا خیلی کوچک است، خیلی...
از هر طرفی که می رویم، بهم می رسیم، حتی در دنیای مجازی...
پاسخ:
سلام

آره واقعا همینطوره
هرچی بزرگتر میشم (یا بهتره بگم پیرتر میشم) بیشتر به درستی این جمله پی میبرم «دنیا خیلی کوچیکه»



تشییع جنازه شهدای منا تو داشگاه تهران احساس کردم شما هم هستین. بودین؟
سلام
سعادتش نبود...
دوستم عزیزم (که البته فامیل هم هستیم) که همسرش هنوز جزو مفقودین منا هستند، آن روز منزلشان روضه داشتند، دلم پیش شهدا بود...
اما
فکر کردم شاید حضورم تسلایی باشد برایش، تا اینکه برای دلم خودم بروم تشییع شهدا...
دعا کنید پیدا بشوند. این روزها اصلا حالشان خوب نیست...
پاسخ:
سلام
خیلی کار خوبی کردین
خدا بهشون صبر بده و ان شالله که پیدا میشن

هر لحظه که بهشون فکر میکنم میبینم واقعا فرای طاقته حق دارند بندگان خدا
۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۷ پلڪــــ شیشـہ اے
:)

فکر کنم واسه منم اتفاق افتاد یک بار. آی پی مون عوض شده بود :)))
پاسخ:
:)
آره عوض شده بود اگرنه اینقدرهام از سایه خودم نمی ترسم :))
۱۴ مهر ۹۴ ، ۲۱:۰۷ مریم رضوی
فقط چند ماه اول وبلاگ نویسی با خیال راحت از هرچی دلم میخواست می نوشتم، بعدش به خاطر ترس خوانده شدن توسط آشناها (آشناهای مذکر البته D:) دیگه کمتر شخصی مینوشتم. بعد یه مدت هم که کلا ماهی دو خط مینوشتم، چون هرچیزی به فکرم میرسید بنویسم بالاخره یه جوری شخصی بود :))
میدونم ترس معقولی نیست، آشناها مطالب شخصی منو بخونن (حالا نه خیلی شخصی!) اتفاق خاصی نمی افته، ولی از اون ترسهای نامعقوله که نمیتونم از خودم دورش کنم :)

در حاشیه: همین یکی دو ماه پیش بود که فهمیدم یکی از دوستام تو گودریدز، یکی از بچه های شریفه. هر دو با اسم مستعار عضو گودریدزیم، از کتابهایی که میخوندیم کشف کردیم در دنیای واقعی هم همدیگه رو میشناسیم :))
پاسخ:
اتفاقا خیلی هم ترس نامعقولی نیست. آدمها چیزهایی رو میفهمن که نباید بدونن.


نمیتونم بیشتر توضیح بدم :(

در حاشیه در حاشیه: من تو یه وبلاگی مینوشتم بعد از یه سال با یکی دو تا از نویسنده های دیگه همکلاسی شدم! خیلی حس جالبی بود یه روز درباره اش مینویسم. به خصوص که ببینی دارن تو کلاس دنبالت میگردن و وقتی میبننت شکه میشن O_0



۱۴ مهر ۹۴ ، ۲۲:۵۵ مریم ثانی
سلام بر همگی

بعضی از دوستان لطف دارن و در کامنتهای خصوصی دارن اعلام حضور میکنن
به نظرم راه خوبی برای کاهش نگرانیه.
میدونم ممکنه به نظرتون مسخره به نظر برسه اما میخوام خواهش کنم همه کسایی که من رو میشناسن و تا حالا تو استفاضه (بلاگ) کامنت نذاشتن یه کامنت خصوصی بذارن. سعی میکنم یهو تعطیل نکنم برم :))
ممنون
تو بلاگفا یه امکانی وجود داشت نمی دونم اینجا مشابهش هست یا نه...
که ادامه مطلب بنویسی و رمز بذاری
این طوری می تونی برای یه جمع محدود که می شناسی شون بنویسی و نگران هم نباشی
پاسخ:
فکر کنم اینجا هم داشته باشه
امتحان نکردم

خیلی از این کار خوشم نمیاد اما اگر آی پی مشکوک دیدم شاید اینکارو کردم
البته انگار از خودم مشکوکتر کسی نیست :))
۱۵ مهر ۹۴ ، ۲۱:۰۷ فاطمه نظریان
مریم چقدر حساسیت به خرج میدی. من به شخصه از جاهای مختلف ممکنه وبلاگت رو چک کنم و آی پی های مختلف، واقعا تو میخوای آی پی ها رو چک کنی و ذهنت رو مشغول این چیزها کنی؟ بابا چیزهای خیلی مهم تری وجود داره که ذهن باید بهش بپردازه...
بعد اصلا این مساله که تو در این فضا بنویسی و توقع داشته باشی یک عده نخونندت برای من عجیبه! اصلا این فضا چنین قابلیتی که تو دنبالش هستی رو نداره مگر اینکه یک جای دیگه بنویسی تا بتونی خواننده هاتو محدود و کنترل کنی که بعدش این رو نخواهم فهمید که کسایی که میشناسنت خب میشناسنت تا حدودی و حتما هم شبیه خودت هستن که انتخابشون میکنی و گفتن و نوشتن برای اون ها یعنی چی؟
پاسخ:
خیلی کم آی پی ها رو چک میکنم درواقع هروقت حس میکنم دارم بیشتر از حالت معمول خونده میشم :))

اتفاقا دوست دارم برای کسایی بنویسم که نمیشناسنم و البته دوستانم. خودت میبینی که چیزهایی که اینجا مینویسم رو نمیتونم تو پلاس بنویسم. اینجا راحتترم.

قبلا هم در این مورد با هم صحبت کرده بودیم من هراز چندگاهی مردد میشم در این نحوه نوشتن و جالبه که هربار سوال رو به جای اینکه جواب بدم پنهانش میکنم! همینه که دوباره فوران میکنه


+در ضمن شما با هر آی پی که بیای اینجا ما میشناسیمت :))
۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۳:۴۶ خیالِ دست

من هم یه مدت زیاد چک می‌کردم آمار وبلاگم رو—مخصوصاً اینکه چه کسایی لینک داده‌اند. چند وقت پیش تصمیم گرفتم که دیگه چک نکنم و دیگه چک نکردم، به همین سادگی. الآن هم زندگی—لآاقل از این جنبه‌اش—بهتر شده. به شما هم پیشنهاد می‌کنم یه مدت آمار رو چک نکنید و به همین سبک و سیاق به نوشتنتون ادامه بدین، شاید زندگی برای شما هم بهتر شد.

پاسخ:
این راه خوبیه منتها موقته و مطمینم بعد از یه مدت دوباره همین حال رو پیدا میکنم. فکر میکنم کم کم برام عادی سازی  شده. همین الانم بدون اینکه این سوال رو جواب بدم دوباره پست جدید نوشتم. نگرانیم از همینه. عادت کنم به چیزی که فکر میکنم اشتباهه!
خیال دست خیلی متفاوت از استفاضه است. شما با نام خودتون مینویسید و کمتر شخصی نویسی دارید هر پستی مینویسید پیش بینی میکنید همه بخوننو...
کاش میشد یه سوالهایی رو صریحتر از شما ، به عنوان یه آقای آشنا، پرسید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی