استفاضه

سلام :)

استفاضه

سلام :)

استفاضه یعنی طلب خیر کردن، یعنی عطا خواستن
و دنیا محل استفاضه است نه استفاده (حتی دنیای مجازی)


* اَللَّهُمَّ اخْتِمْ لَنا بِالَّتى هِىَ اَحْمَدُ عاقِبَةً *


میخواهم باز هم تلاش کنم جوری بنویسم که نوشته هایم حالم را (و حالتان را ) خوب کند :))

*******************************


نوشتن زیستن دوباره ی لحظات زندگی است.
لحظه نوشتن لحظه عمیقتر زیستن لحظه لحظه های زندگی است.

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «الحمدلله» ثبت شده است

به نحو عجیبی نشد کسی همراهم شود. یکی زمان فارغ شدن خواهرش است. یکی مصاحبه دکتری دارد. یکی روزه های قضایش مانده و یکی کارهای عقب مانده اش و ...
اردوی تشکیلاتی است. فقط کارمندان موسسه میتوانند همسران و فرزندانشان را بیاورند و تازه فهمیدم من تنها زن کارمند غیر پروژه ای موسسه محسوب میشوم. و این یعنی همه همکاران با زن و بچه هایشان می آیند و من تنها.
اعتراض میکنم که این از عدالت به دور است و مفهوم خانواده بسط پیدا کرده و من نمیتوانم تنها بیایم و ...
اما سودی ندارد و ادامه نمیدهم. کار افتاده دست آنکه روزی جواب نه شنید و دیگران هم درکی از تنهایی سفر کردن آن هم در جمع متاهلین ندارند. نمیدانند یعنی چه که صندلی کناریت خالی باشد و اتاق هتلت یک نفره باشد و دور میز شامت کسی نباشد و کسی نباشد که کنار باب الجواد منتظرت بایستد.

 
سلام آقا. جانم آقا! بفرمایید بگوشم. من آمدم، تنهای تنهای تنها...

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۳
مریم ثالث

1. یک کانال تلگرامی پرطرفدار روشنفکری، کاملاً تصادفی (!) همزمان با میلاد امام زمان شبهه افکنی می‌کند که میلاد او سندیت تاریخی ندارد و اساساً اعتقاد به امام زمان ضروری دین نیست!


2. آن یکی تعریف می‌کرد چند ماه پیش خواستگار تحصیل‌کرده خانواده‌دار خوش‌اخلاق پولداری که از قضا اهل نماز و روزه و خمس هم بوده را رد کرده است. تعریف می‌کرد دیگران دعوایش کرده‌اند که چرا چنین کرده است. تعریف می‌کرد نتوانسته دلیل رد کردنش را به نزدیکانش بگوید. یواشکی تعریف می‌کرد پسر علناً فیلم‌های نامناسب می‌دیده و ظاهراً قصدی بر ترک آن نداشته است. و با خجالت آهسته تر تعریف می‌کرد از آن بدتر اعتقادی به امام زمان هم نداشته است!


3. این یکی تعریف می‌کرد همیشه حجابش کامل بوده و دلیلی برای چادری شدن نمی‌دیده است. تعریف می‌کرد روزی یکی از پسرهای همکلاسیش سندیت مسجد جمکران را زیر سوال می‌برد و همه چیز را به مسخره می‌گیرد. تعریف می‌کرد یک لحظه به خودش آمده و دیده اگر آقا ظهور کنند قطعاً به احترام ایشان چادر سر می‌کند همانطور که به احترام حضرت معصومه و امام رضا در حریمشان چادری است. تعریف می‌کرد چادر نپوشیدنش با اعتقاد به حضور او منافات داشته. تعریف می‌کرد عدو شده است سبب خیر. تعریف می‌کرد از آن به بعد چادری شده است.

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۷
مریم ثالث