استفاضه

سلام :)

استفاضه

سلام :)

استفاضه یعنی طلب خیر کردن، یعنی عطا خواستن
و دنیا محل استفاضه است نه استفاده (حتی دنیای مجازی)


* اَللَّهُمَّ اخْتِمْ لَنا بِالَّتى هِىَ اَحْمَدُ عاقِبَةً *


میخواهم باز هم تلاش کنم جوری بنویسم که نوشته هایم حالم را (و حالتان را ) خوب کند :))

*******************************


نوشتن زیستن دوباره ی لحظات زندگی است.
لحظه نوشتن لحظه عمیقتر زیستن لحظه لحظه های زندگی است.

و زن ها حرف نمیزنند!

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ب.ظ
مرد بود. تعریف میکرد که اگر دکتری قبول نشود باید برود سربازی و آن وقت کارش را از دست میدهد و ممکن است نتواند به این زودی ها خانواده ای برای خودش تشکیل دهد.

زن بود. تعریف میکرد که اگر دکتری قبول شود .................................................................. و ممکن است هرگز نتواند خانواده ای برای خودش داشته باشد.
موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۱۶
مریم ثالث

جنسیت و علم

نظرات  (۱۸)

از پر کردن سه نقطه ها معذوریم
کامنت چرایی نگذارید.

پاسخ:
ممنونم
سلام :)
پاسخ:
سلام :)


+اتفاقا برعکس :(
سلام

چقدر پیچیده بود! یک راهنمایی نمی کنید!؟
پاسخ:
سلام

و زن ها حرف نمیزنن اما من برای شما میگم:
خیلی ساده است. به نظر میرسه دخترهایی که دکتری میخونن احتمال ازدواج کردنشون کم میشه
اتفاقا مشهوره که خانم ها زیاد حرف میزنن :)

سن ازدواج بالا بره مشکلاتی هم برای فرزند دار شدن ایجاد می کنه..
پاسخ:
شاید خانمها زیاد حرف بزنن اما اون چیزهایی که باید بگن رو نمیگن!


فرزند دار شدن یا نشدن از مشکلات حاشیه ای بحثه
خیلی ممنون
منظورم جای خالی بود هان!

دوره ی بدی شده به دکتری خوندن و نخوندن هم نیست، مگر این که خود دختر بین دکتری خوندن و ازدواج منافاتی قائل باشه
ان شاءالله خدا مشکل ازدواج همه ی جوونها رو حل کنه چه دختر و چه پسر، چه دکتری خونده و چه دکتری نخونده و ...
پاسخ:
 خواهش میکنم


بله دوره که دوره بدی هست اما دقیقا مساله همینجاست که آقایون از انتخاب همسر تحصیلکرده تر از خودشون میترسن. البته غالبشون نه همه شون..

ان شالله
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۰۲ پلڪــــ شیشـہ اے
دقیقا. من این مشکل و قبل ازدواجم برای ارشد خوندن داشتم. خیلی محدود بودن کسایی که موافق ادامه تحصیلم بودند. :/ با دوستای خوابگاه ارشد هم صحبت می کردم همین و می گفتن.
پاسخ:

این ترس از علم برای چیه؟
مگر نه اینکه هر چه عالمتر افتاده تر؟
لابد این علم علم نیست


۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۱۱ پلڪــــ شیشـہ اے
بعضی معتقدن افاده دختر بیشتر میشه.بعضی فکر می کنن اگر زن رفت دنبال علم و این چنین، از خونه و زندگیش باز میشه :/ بعدم میگن زن باید بشینه زندگی شو جمع کنه. :/ یک سری از آقایون هم چشم پیشرفت خانم شون رو ندارند.
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۱۴ پلڪــــ شیشـہ اے
یه استدلال دیگه ای هم که از خواستگارای محترم شنیدم این بود که : دخترایی که سن شون بالاتر رفته و همش سرشون توی درس و مشق و علم بوده، دیگه شادابی روحی و جسمی شون رو مثل قبل ندارند و اون رو صرف درس کردند. واقعا لجم در میومد و در میاد از این حرف.
پاسخ:
چی بگم والا!
یه استدلالی هم هست که میگه این مردها همون بهتر که برن دنبال آدمهای مثل خودشون :)

درسته حواسم به این موضوع نبود
درست میگید. خیلی ها یا ظرفیت تحصیلات رو ندارند یا این که به قول شما این علمی که تحصیل می کنند علم نیست. معمولا آقایون از آقایی کردن خانم با تحصیلاتش می ترسن نه از خود تحصیلات اما یک عده ای کورکورانه و بدون شناخت از شخصیت طرف می ترسن و ازدواج نمی کنند.

حتما شنیدید که تو روایات به علم نافع توصیه شدیم از علم غیر نافع نهی شدیم و یکی از نشانه های علم نافع همینی هست که شما عرض کردید این که باعث تواضع و افتادگی و تفوای انسان بشه (البته از همون نافع بودن هم میشه به این نتایج رسید)
پاسخ:
بله خانمها نباید اقایی کنن اما فکر میکنم اقایون از اقایی کردن خانمها نمیترسن بلکه از داشتن زن فهمیده تر از خودشون میترسن. انگار اینطور جا افتاده که مرد باید فهمیده تر باشه! و سطح فهمیدگی با سطح تحصیلات سنجیده میشه و اینه که دردناکه.

سلام

بنظرم داستان سر تبعات خواسته یا ناخواسته ی دکتریه.
خانومی که داره وکتری میخونه سنش کم نیست.
موقعیت شغلی و درآمدش کم نیست.
فهم و شعورش کم نیست. (دو قسمتش کنید این مورد رو! هم مثبت و هم منفی)

به شما آدرس میدن میگن شما بعنوان مرد پایین شهری برو خواستگاری دختر بالاشهری. 

وصله ی ناجور.



+حرفم سر هست ها بود و نه باید ها. و الا مدرک که شعور نمیده. و زندگی و کفویت در ورای مدرک جریان داره.

پاسخ:
سلام آقای الف
بله دکتری تبعات ناخواسته ای هم داره

اما خیلی از این مواردی که من میگم نه سن خانم زیاده نه شغل و درامد داره و فقط صرفا چون داره دانشجوی دکتری میشه و یا شده مردها از پیش قدم شدن میترسن.

منظورتون از فهم و شعور منفی رو هم نمیفهمم!

+بله منم درباره هست ها حرف میزنم. خواستم اندکی از ملاحظات غیر معرفتی زنها در ادامه تحصیل رو برای دیگران و به خصوص اقایون بگم. بگم اگر اقایون برای ادامه تحصیل موانع بیرونیی مثل سربازی رفتن دارن خانمها موانع درونیی اینچنین دارن.

+دیروز سر کلاسی بودم تو کتابمون یه ایه قران اومده بود. نمیدونستم صواع یه اسم قرآنیه! جای صواعتان خالی است.
میدونی چیه آبجی جان
آخرش میرسیم به بالا رفتن سن ازدواج
دختری که 25 - 30 سالگی رو رد کرده ، درس نخونه چکار کنه!
بره خیابون متر کنه؟!
اگر هم بخونه که میگن افاده ش بالاست و اهل زندگی نیست و فلان.

+
الان یادم اومد که صبح داشتم به مردهایی در اطرافیانم فکر میکردم که حاضر نیستند زن ها وارد بحث های روزشون مثل اقتصاد و سیاست بشند و تو ذهنشون ترسیم شده که زن ها باید به همون حرف های خاله زنکی مشغول باشند. و متاسفانه این مردها پیر هم نیستند. جوون جوون اند و اتفاقا تحصیل کرده
پاسخ:
آخه آبجی خانوم خوب نیست آدم برای اینکه بیکار نباشه بره درس بخونه که!
اما تا حدودی حرفتون رو قبول دارم خب کسی که مجرده شرایط برای درس خوندن مساعدتره اما به قول شما این درس خوندن بیشتر باعث تعویق بیشتر ازدواجش میشه و انگار طرف میافته تو یک دور باطل

الان اگر مادرم بود میگفت : «مگه شما ایمان ندارین؟ اینا همش قسمته آدمه» :))

+و متاسفانه در بین قشر به ظاهر مذهبی هم این تفکرات بیشتر از اونوریاست
گفتم که. مثل ازدواج فقیرترین آدم با غنی ترین میمونه. هر چقدر هم که فقیرترین معتقد به ملاک نبودن پول باشه، فقط یک طرف ماجراست. باید طرف غنی هم معتقد باشه تا ازدواج اتفاق بیفته.
داستان دکتری هم همینه. یه ترسی از رد شدن هست! یه ترسی از مسخره شدن!! 

نمیدونم این ترس درسته یا نه ولی بنظرم مقداری وجود داره و باعث کنار گذاشتن خانومهای دکتر (!) میشه


شعور و فعم منفی یعنی ناقص. یعنی حق خواهی های بی ضابطه. حق خواهی هایی خارج از مدار زندگی. 
آدم که تحصیلاتش بره بالا از حق و حقوقش مطلع میشه اما اگه تو مدار درست قرار نده اونا رو زندگیش رو نابود میکنه.
این فهم منفیه. فهم ناقص


+ من فقط دعا میکنم ملاکهای همه چی درست بشه. و ما هم درست بشیم ان شاءالله

+صواع الملک
سوره ی یوسف!
صواع وسیله ایست برای وصل

سلامت باشید
پاسخ:
بله متوجه شدم. در این مثال غنی ترین و فقیر ترین من هم قبول دارم که حتی اگر دو طرف هم براشون مهم نباشه باز مشکل پیش میاد مثل اینکه مثلا یه آدم دیپلمه بره با یه آدم دکتر ازدواج کنه. خب فارق از اینکه کدوم یکی خانم باشه و کدوم یکی اینجا هم ازدواج سختیه. اما این مساله ای که من مطرح کردم در اختلافات خیلی کمه مثلا اقا ارشد خونده و خانم دانشجوی دکتری یا اقا کارشناسی خونده و خانم دانشجوی ارشد. گاهی در این موارد هم آدم رفتارهای عجیب و غریب میبینه و میشنوه.
 
ممنونم که نظرتون رو صریح و صادقانه گفتین


+ یادم نمیاد هیچ وقت پستی درباره خود مفهوم صواع در صواع نوشته باشین. داستان وصال بنیامین به یوسف بود ...
http://parsquran.com/data/show.php?sura=12&ayat=%DB%B7%DB%B0&user=far&lang=far&tran=1
نمی دونم واقعا. من اونچه که به ذهن خودم رسید رو گفتم..
پاسخ:
ممنونم که نظرتون رو گفتین. گاهی آدم لازم داره بدونه مردها به چی فکر میکنن و چجوری فکر میکنن
سلام
چقده بحث شده اینجا... :)
منم نظرمو بگم:
1- وقتی یکسری از ما دخترا، از پسرها توقعات آنچنانی داریم، آن ها هم ترسیدند پا پیش بگذارند برای ازدواج، با اینکه خیلی از دخترها هم آن توقعات را نداشتند.
2- وقتی برای دختری خواستگار نیاد، یا بیاد و بره وپشت سرش رو هم نگاه نکنه، خب یه دختر خوب سر به زیر، چیکار کنه؟ بره علافی؟ خب درس می خونه.
3- خیلی از دخترها هم بخاطر همین مسائل، درس را مدتی گذاشتند کنار، گفتند می خواهیم ازدواج کنیم، اما بعد از چند سال دیدند نه ازدواج کردند و نه درس خواندند، حالا هم که دارند دوباره می خوانند، متهم می شوند.
4- خیلی آقاپسر دیدم خودشان از زن با تحصیلات بالا می ترسند، واقعا خیلی از دخترها با این مسائل کاری ندارند، اما آن ها پا پیش نمی گذارند.
5- قبول دارم یکسری از دخترها رفتند مناصب اداری روتین را اشغال کردند و مردها بیکار ماندند. به نظرم درباره کار خانم، نظر رهبری خیلی اتم و اکمل بود: کاری کنید که بی بدیل باشد، اگر شما انجام ندهید، کسی نمی تواند انجام دهد.
6- تحصیلات دختر به این معنا نیست که یک اقا پسر متشخص دیپلمه برود خواستگاری دختر دانشجوی ارشد. به هر حال فضای دانشگاه آنقدری مؤثر هست که این دو آدم مال دو دنیای متفاوت باشند.
7- شاید نتیجه همه حرف ها این باشد:

برادران گرامی مجرد،
خواستید برید خواستگاری، با شنیدن نام دانشجوی ارشد و دکتری، ندیده قضاوت نکنید که آن دختر اهل زندگی نیست. واقعا خیلی از دخترها اینگونه نیستند، دختران طلبه در حد کارشناسی ارشد هم می شناسم که واقعا تحصیلات همسرشون براشون مهم نیست...

و یک چیز دیگر
باور کنید خیلی از دخترها دنبال پول نیستند، دنبال آرامشند. می توانند قانع باشند و قانع زندگی کنند. یفین داشته باشید که خدا به کسانی که قدم بگذارند که ازدواج کنند، برکت می دهد. از فضلش می دهد... خدا از فضلش تازه عروس وداماد را بی نیاز می کند، فقط همت کنید. (البته نه اینکه بدون کار بروید خواستگاری، ولی با حقوق کم هم می شود زندگی کرد...)

آخرش توصیه هایی بود که فکر کردم بشود از این تربیون گفت... :)
ملتمس دعا رفیق
پاسخ:
سلام رفیق ِ جان

خب بسیار واضح و منظم و بر حق نوشتین دیگه من چی بگم :)
حالا اینم بگم
1. باید یه پس بنویسم با عنوان زنان علیه زنان!
2.  البته آقایون هم اعتماد به نفس هاشون خیلی کم شده و ترس از نه شنیدن دارن
3. این اتهامه واقعا دردناکه
4. من اینکه کسی بره جای شغلی کسی رو بگیره نمیفهمم. خب میتونن کارآفرینی کنن. اصلا هم باید شغل داشته باشن. یه روایتی هست که میگه مکروه که آدم مزدور و مزدبگیر کسی باشه...

5. شماره های من در جواب شماره های شما نبود. یعنی نشد که بشه :)

متشکرم از توصیه های آخر. منتهی برادرانی که میان اینجا فرهیختن خودشون اینا رو بلدن اونایی که باید بشنون اینجاها نمیان :)
سلام گلم
بذار درباره شغل بگم...
روایتی که مزدبگیر و مزدور باشه، قطعا درباره جنس زن نیست. (من روایات بدتری هم شنیدم درباره آدم بی کار) چون زن شرعا و قانونا همیشه نفقه اش بر عهده کس دیگری است. (اینکه چقدر عملیاتی شده، بماند.)
یعنی تا هست، پدرش
همسرش
برادرش
آخرش هم باید حکومت اسلامی تأمین کند، پس زن وظیفه ندارد برای دخل و خرج و مخارج روزانه اش کار کند، وظیفه شخص دیگری است،

از طرف وظیفه مرد است که خرج درجه اول، خانواده اش، پدر ومادرش و خواهرهایش را بدهد... (ببین کلی دارم می گم، استثنائات و ان قلت هایش بماند.)

فقط هم نفقه همسر، ما به ازاء دارد که تمکین است، بقیه وظیفه درقبال نفقه گرفتن ندارند.

همه اینها به این معنا نیست که زن «نباید» یا «نمی تواند» کار کند.
وقتی این هست، پس از زن توقع نمی رود کاری کند که نه رشد دارد، نه علم دارد و نه انگیزه، شده است یک ربات و ماشین آهنی فقط برای اینکه ثابت کند من کار می کنم.

شغل های روتین، منظورم این بود، مناصب اداری که از یک آدمیزاد، آدم آهنی می سازد. فقط سابقه کار است وبیمه. و زن ها با توجه به خلقتشان، لطافتشان بیشتر ضربه می خورند، مثل منشی ها، تایپیست ها و...

نه زن ها برای این شغل ها ساخته شده اند و نه این شغل ها برای زن تعریف شده، وقتی یک دختر 24 ساله مجرد یا متاهل، می شود منشی، فقط برای دلخوشی خودش، فقط برای وقتش را پر کند، فقط برای اینکه ثابت کند می تواند خیلی کارها را بکند، بعد از مادری اش می زند، از همسری اش می زند و بعدها منت می گذارد که من برای این اداره از بچه ام گذشتم، کی گفت بگذری؟!
واقعا احتیاج و قوت روزانه ات بود؟ یعنی خدا نمی توانست رزق شما را به جای اینکه بین تو وشوهرت تقسیم کند، فقط به او بدهد؟!
باور کن همکاران خودم بودم، گفتم چی ته حقوقت می مونه؟ با احتساب البسه ای که زودتر کهنه می شود، کفشی که زودتر پاره می شود، خرج رفت و آمد و مهد کودک و... آخرش گفت چیزی زیادی نمی مونه. خب پس برا پی کار می کنی؟! برای اینکه پولت رو صرف چیزی بکنی که باید باشی و حالا نیستی؟! خب این میشه درآمد؟! این میشه کمک به اقتصاد خانواده؟ بماند که این پول جبران لطماتی که کودکش در مهد کودک خورد ومادرش نبود را نمی کند، اینکه وقتش را گذاشت روی مسائل بی خود! هی حرص اضافه کار و بیمه و قرارداد را خورد، غافل از آنکه آن خدایی که آن بالاست تقسیم رزق می کند، نه من و تو...

آخرش: شاید اگر دخترها نمی رفتند اینقدر دنبال کار، و این مناصب بی اهمیت را اشغال نمی کنند، کلی پسر سر کار بود و درآمدی داشت وازدواج می کرد...

من نمی گویم خانم ها کار نکنند، اما کاری کنند که اگر آن ها انجامش ندهند، هیچ کس تنواند انجامش بدهد... همان حرفی که رهبری زدند.

ضمن اینکه اینقدر توی سر خانه داری و تربیت فرزند زده ایم که همه فکر می کنند خانم های خانه دار علاف ترین موجودات روی زمین اند...

فقط در مقام بحث بود این حرف ها، ببخشید کمی بعضی جاها لحنش تند شد. :)
ملتمس دعای خیر
پاسخ:
سلام مجدد
من که با این حرفها مشکلی ندارم!
من فقط میگم شغل برای همه زنها صرفا پول در آوردن نیست. نباید تصور کنیم هر زنی که شاغله فقط برای تامین معاش به خودش سختی میده.


محتاجیم به دعا
سلام. من با همه صحبتهای قلم بانو از دل و جان موافقم
اما وقتی جامعه طوری شده که برای زن خانه دار ارزش قایل نیست
شوهر و خانواده شوهر با اینکه کارت رو کنار بذاری مخالفن
کلی قسط خونه باید بدی و اگه ندی شوهرت نمی تونه از پسش بربیاد
چکار میشه کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
سلام 
اینی که شما میگین متاسفانه هست منتها بدیش اینه که خودمونم تلاشی در بهبود اوضاع نداریم. خب اونی که مجبوره برای تامین معاش بره سرکار مساله اس متفاوته ما درباره کسایی حرف زدیم که به دلایل دیکه ای میرن سرکار. از طرف دیگه خود خانمها هم برای خانه داری ارزش قایل نیستن. باید از خودمون شروع کنیم خانه داری مطمینا از خیلی از شغلهای دیگه ارزشمندتر و شریفتره
متاسفانه بله. خود خانمها هم برای خانه داری ارزش قائل نیستن. حتی خانمهایی که خودشون خونه دارن برای پسرشون دنبال زن شاغل می گردند. چند روز پیش مجری رادیو یه متن می خوند می گفت: بالاخره بعد از مدتها آرامش پیدا کردم. برگشتم سر کارم!!! چقدر دلم تنگ شده بود. ما باید دوتایی با کمک هم زندگی مونو بسازیم... خب یه آقا وقتی میشنوه ...
ساختن زندگی به بهای از دست دادن نشاط و سلامتی 
پاسخ:
اینکه اقایون از  خانمها  بخوان برن سرکار برای تامین معاش دیگه واقعا قابل تحمل نییت. حالا یه موقعی خود خانم دویت داره عیب ندراه بره اما اجبار اصلا معنایی نداره

البته من چندان موافق نیستم سرکار رفتن خانمها باعث میشه نشاط و سلامتیشون از بین بره
ادم به ادم و شغل با شغل بسیار متفاوته
۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۴۳ دانشجوی کلاس اول دبستان
سلام

حق ..حق
پاسخ:
سلام
یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی